۞ سعدی:
دو چشم باز نهاده نشسته‌ام همه شب / چو فَرْقَدَین و نگه می‌کنم ثریا را

موقعیت شما : صفحه اصلی » اخبار » یادداشت
  • ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۸:۱۸
  • ارسال توسط :
آموزش شاد چالش ها - تعلیم و تربیت در عصر شبکه های اجتماعی
تعلیم و تربیت در عصر شبکه های اجتماعی

تعلیم و تربیت در عصر شبکه های اجتماعی

مردم نو؛ تاریخ تحولات تکنولوژی مملو از بزنگاه ها و چرخش هایی است که طی آن با ظهور فناوری های نوین، زندگی انسان به صورت بنیادین متحول شده است.

مردم نو؛ تاریخ تحولات تکنولوژی مملو از بزنگاه ها و چرخش هایی است که طی آن با ظهور فناوری های نوین، زندگی انسان به صورت بنیادین متحول شده است. هر چند بسیاری از این فناوری ها برای انسان امروزی پیش پاافتاده تلقی می شوند، اما در زمانه خود، یک انقلاب تکنولوژیک محسوب می شدند. به عنوان مثال اختراع خط میخی سومری که به زعم بسیاری از پژوهشگران، یکی از نخستین گونه های خط به شمار رفته و قدمت آن به ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می رسد، به قدری مهم مهم است که مورخان از دوران پیش از آن با عنوان ماقبل تاریخ یاد می کنند. همچنین اختراع دستگاه چاپ یا ماشین بخار و …. بزنگاه های تاریخی هستند که می تواند کیفیت زندگی را به قبل و بعد آن ها تقسیم کرد. به نظر می رسد پیدایش اینترنت و تکامل شتابان آن که به ظهور فناوری های مانند شبکه های اجتماعی منتهی شده، را نیز بتوان یکی از فناوری هایی قلمداد کرد که هم واجد ویژگی های یک انقلاب بزرگ تکنولوژیک است و هم این که شرایط زیسته آدمی را به صورت بنیادین متحول کرده است. هر چند این اتفاق سهمگین تمام شئون زندگی را متاثر کرده اما در این یادداشت قرار است صرفا به تاثیر این فناوری در ساحت تعلیم و تربیت و الزامات آن پرداخته شود. شبکه های اجتماعی در کنار ویژگی های بیشمار خود، دو خصلت ویزه دارند که آن ها را از فناوری های پیشین متمایز می کند. اول این که چون خاصیت ذاتی این رسانه ها، سرعت نقل و انتقال بالای اطلاعات است، این ویژگی یعنی شتاب حرکتی از حوزه فناوری فراتر رفته و خود را بر زندگی روزمره نیز تحمیل می کند. انسان هایی که در فضای این رسانه ها، نفس می کشند، عمدتا تحت تاثیر این ویژگی، تلاش دارند به هر آن چه مطلوب می پندارند، زودتر برسند؛ ولو به قیمت کیفیت پائین تر. به عنوان مثال، از این منظر فست فودی که در کوتاهترین زمان ممکن آماده می شود، بر یک غذای سنتی که مهیا کردن آن مستلزم صرف وقت زیادی است، ارجحیت دارد. شب نشینی های چندساعته جای خود را به گپ و گفتگوهای مجازی می دهند و …. در حوزه تعلیم و تربیت هم اصل می شود گذراندن هر چه سریع تر دوره های آموزشی و رسیدن به مدرک. بدیهی است در این شتاب دیوانه وار، کسب عمیق علم و آموزه های مورد نیاز، قربانی می شوند. نکته دوم و مهمتر این است که شبکه های اجتماعی برخلاف رسانه های پیش از خود که ساختاری سلسله مراتبی داشتند، دارای ساختار شبکه ای بوده و این ویژگی منحصربه فرد و دردسرساز را به سایر نهادهای اجتماعی مانند خانواده و نظام آموزشی، پمپاژ می کنند. در نتیجه، محیط جدیدی که شکل می گیرد، دچار نوعی بی شکلی و هرج و مرج است که نه می توان با استفاده از مناسبات قبلی مانند اقتدار پدر یا معلم آن را کنترل کرد و نه نظم جدید به صورت کامل پیاده و درونی شده است که بتوان با اتکاء به آن، اوضاع را بسامان کرد. بنابراین با در نظر گرفتن دو نکته بالا، برای گذر از این شرایط باید دو مساله مورد عنایت ویژه قرار گیرد: اول این که در حد توان باید تلاش کرد زهر شتاب ناشی از تحولات فناوری در حوزه آموزش و پرورش با تشویق دانش آموزان به انجام فعالیت های فاخر که مستلزم صرف دقت و وقت بالاست و کیفیت در آن ها حرف اول را می زند، گرفته شود؛ به عنوان مثال تشویق دانش آموزان برای شروع یک سیر مطالعاتی هدفمند و پرهیز از هرزه خوانی های رایج در فضای مجازی یا اشتغال به هنرهای فاخری چون خوشنویسی و موسیقی اصیل که باید در فضایی غیرهیجانی و آرام بخش انجام پذیرند، می تواند مفید باشد. و دوم این که لازمه گذار از خلا ناشی از ساختارهای کنترلی سنتی و رسیدن به یک ثبات، نیازمند جلب مشارکت واقعی دانش آموزان در پیشبرد اهداف آموزشی به معنای واقعی کلمه است. این مساله می تواند در طیفی از اقدامات خلاقانه تعریف شود که از مشارکت دانش آموزان در تدریس تا مدیریت مدرسه در نوسان بوده و باید بسته به شرایط فرهنگی و اجتماعی هر محیطی، اتخاذ گردد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود.

سوال امنیتی ضد ربات *