۞ سعدی:
دو چشم باز نهاده نشسته‌ام همه شب / چو فَرْقَدَین و نگه می‌کنم ثریا را

موقعیت شما : صفحه اصلی » اخبار » سرمقاله
  • ۳۰ دی ۱۴۰۲ - ۸:۱۳
  • ارسال توسط :
4623638 - از آدامس فرگوسن  تا ته سیگار منزوی
از آدامس فرگوسن  تا ته سیگار منزوی

از آدامس فرگوسن تا ته سیگار منزوی

پائیز سال 93 نشست مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سراسر کشور با حضور دکتر صالحی معاون فرهنگی وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به میزبانی تبریز برگزار شد.

پائیز سال ۹۳ نشست مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سراسر کشور با حضور دکتر صالحی معاون فرهنگی وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به میزبانی تبریز برگزار شد.
یکی از موضوعات مهم این نشست برگزاری برنامه های ملی و بین المللی توسط استان ها بود و همه مدیران تلاش می کردند با ارائه پیشنهاد و تشریح ظرفیت های محلی و منطقه ای خود، سهمی از اعتبارات ملی بگیرند.
پیشنهاد مشخص ما برگزاری یک جایزه ملی و اگر شد بین المللی حول محور شخصیت ادبی زنده یاد «حسین منزوی» شاعر بلندآوازه زنجانی بود.
آن چه در ذهن ام می چرخید، یک برنامه در حد و اندازه های جایزه «جلال» در حوزه شعر کلاسیک و اختصاصا غزل بود.
استان خوزستان هم با کپی برداری از پیشنهاد ما و تمسک به اشتهار مرحوم «قیصر امین پور» خود را به عنوان مدعی مطرح کرد.

کار در پنل های تخصصی بالا گرفت و در نهایت بنابه دلایلی که شرح آن در این مجال نمی گنجد، بعد از دو سال و اندی دوندگی و گذشتن از هفت خوان رستم بروکراسی اداری، طرح استان زنجان تصویب و مجوز اجراء صادر شد. اولین دوره این جایزه در سال ۱۴۰۰ با استقبال خوب برگزار شد و اینک که دومین دوره آن به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی علی رغم تمام محدودیت های مالی به اتمام رسید، دیگر می توان امیدوار بود که این رویداد فاخر ادبی، تثبیت شده است. هدف از این یادداشت گزارش عملکرد و بیلان کاری نیست، بلکه توجه دادن به این نکته است که هر اتفاق هنری قطعا واجد معایبی است که باید رفع شود؛ اما این که برخی منتقدان عزیز، وجه مثبت ماجرا و تلاش های صورت گرفته را کلا نادیده گرفته و با پیدا کردن نکات منفی، دائم در بوق نومیدی بدمند هم درست نیست. هیچ کس منکر کاستی ها نیست، هیچ کس منکر مقام و جایگاه مرحوم منزوی در ادبیات معاصر نیست و هیچ کس در تاثیر این شاعر شهیر بر جریان ادبی کشور و خاصه شعرای عمدتا جوان زنجان تردیدی ندارد، اما این که مدام این عبارت که «زنجانی ها منزوی را منزوی کردند» را بدون توجه به مقدمات و سابقه موضوع تکرار کنیم، دور از انصاف است. دوستانی که با نگاه مطلق¬اندیش به این موضوع نگاه می کنند، مشخصا بفرمایند که چه کاری می شد کرد که مدیران تمام ادوار نکرده اند. کدامین پیشنهاد مشخص و عملیاتی را می شد به سرانجام رساند که تلاشی برای تحقق آن صورت نگرفته است. نقد، در کنار برجسته کردن کاستی ها، باید راه درست را نیز نشان دهد.
در تمام این سال هایی که در حوزه فرهنگ و هنر مشغول بوده ام، به عینه شاهد بوده ام که بخش دولتی و در راس آن، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان، از هر پیشنهادی اعم از چاپ آثار فارسی و ترکی، بازسازی مقبره، طراحی و اجرای دوسالانه «جایزه ملی غزل» و …. استقبال کرده است. برخی از این پیشنهادات عملیاتی شده و برخی دیگر بنابه دلایلی که نوشتار دیگری می طلبد، ناکام مانده است. حال باید پرسید بخش غیردولتی به ویژه علاقمندان، خانواده و دوستداران مرحوم منزوی چه کرده اند؟ حسین منزوی بزرگترین سرمایه ادبی دیار ماست. او کسی است که آوازه نبوغ ادبی اش، از جغرافیای سیاسی ایران فراتر رفته و جغرافیای فرهنگی ایران را متاثر کرده است. شاهد این مدعا آثاری است که در اولین دوره جایزه ملی غزل از کشورهایی مثل آمریکا، کانادا، افغانستان و … به ویژه در بخش پژوهش و پایان نامه واصل شد. شخصیتی در این حدواندازه باید هویت بخش و انسجام دهنده در حوزه فرهنگی باشد، نه محل اختلاف و دعواهای سخیف و مبتذل. حال که جایزه ملی غزل به نام حسین منزوی رسمیت یافته، بیائید به جای تلاش برای ریشه کن کردن آن، سال به سال هرس اش کنیم. سال ها قبل که در سودای راه اندازی مرکز اسناد فرهنگی و هنری استان بودم، مدام به جلسات و کارگروه های مختلف می رفتم و از اهمیت این مرکز می گفتم. همیشه هم با اغراق از یک مثال استفاده می کردم تا تصمیم گیرندگان و کسانی که شیرفلکه اعتبارات را در دست داشتند، تحت تاثیر قرار بگیرند. می گفتم باشگاه منچستر یونایتد پس از اتمام دوران فعالیت آلکس فرگوسن سرمربی افسانه ای باشگاه، پس‌مانده آدامسی که همیشه در مسابقات می جوید را بسان یک کالای ارزشمند در موزه باشگاه نگهداری می کند، چرا ما ته سیگار حسین منزوی را نگه نداشته ایم تا آیندگان با تماشای آن لذت ببرند.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود.

سوال امنیتی ضد ربات *